برخی ازاندیشمندان استدلال می کنند که میان دین و دموکراسی هیچ رابطه و نسبتی وجود ندارد.درمقابل، عده ای دیگر تلاش می کنند که دین را سرچشمه زاینده دموکراسی معرفی کنند.اما فارغ ازصحت وسقم دیدگاههای فوق به نظر می رسد آیات زیادی در قرآن کریم وجود دارد که نشان می دهد موید بسیاری ازمبانی و اصول دموکراسی است.با این حال، تردیدی نیست که نه دین عین دموکراسی است و نه دموکراسی عین دیانت است.با این وجود دراین متن وحیانی آیات زیادی دارد که دوستداران دموکراسی می توانند برای تثبیت و تبیین بهتر اندیشه مدنی خود ازآن بهره فراوانی ببرند. برای روشن تر شدن موضوع به برخی از آیات روشنگر و هدایت بخش قرآن کریم درزیر اشاره می شود:
ادامه مطلب
مردمسالاری در قبض و بسط و عقلانی شدن دین و سکولاریسم می تواند نقش بنیادی داشته باشد ، است.برای فهم بهتر موضوع ابتدا سخن خود را از دموکراسی ( Democracy) آغاز می کنم.همان طور که می دانید این واژه درزبان یونانی ازترکیب دو واژه "دموس" و"کراتوس"گرفته شده که به معنای :" حکومت ازمردم و برای مردم" است.( برای اطلاع بیشتر رجوع کنید به : دموکراسی، اثر آنتونی آربلاستر، ترجمه حسن مرتضوی، نشر آشیان ، چاپ دوم ۱۳۸۵، ص ۲۹ ) . براساس آن ، کشور با رای شهروندان و نمایندگان آنان اداره می شود.
نکته ای که باید قبل از ورود به موضوع اصلی بحث تاکید کنم، اینکه دموکراسی درهیچ سرزمینی یک شبه به وجود نمی آید بلکه فرایند تحقق آن طولانی و نیازمند فراهم شدن مقدماتی ؛ ازجمله رشد سطح آموزش ملی ، رفاه امنیت نسبی جامعه ، رسانه های همگانی ، تبادل آزاد اطلاعات ، توسعه جهانگردی و مراودات بین المللی، تحزب، روشنفکری و.است.
ادامه مطلب
لسان الغیب حافظ شیرازی ، نه تنها ادیب و عارف بزرگی است بلکه دیدگاهای فکری وعلمی بلندی دارد که در میان ایرانیان و همه کسانی که با اندیشه های وی آشنایی دارند مورد توجه قرارمی گیرد. دراین مقال کوتاه ، برخی از دیدگاه های این شاعر
اندیشمند بررسی می شود:
جایگاه مروت و مدارا از نظر حافظ
داشتن آسایش ، ازضروریات زندگی سالم و مدنی مردم است.انسان نگران، مضطرب و هراسان نمی تواند زندگی طبیعی داشته باشد.امروزه، بسیاری از دغدغه های بشر نیز به خاطر این است که آرامش ندارد و برای کشف و عملی کردن راهکار های رسیدن به آن تلاش نمی کند. به بیان دیگر، دراین مسیر به بیراهه می رود!
حافظ شیرین سخن در بیتی مشهور راهکار خود را چنین معرفی کرده است:
آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است با دوستان مروت با دشمنان مدارا
ادامه مطلب
شادباش ای عشق پرسودای من / ای طبیب جمله علت های من
واژه عشق ، بیش از هرچیزی مورد توجه عارفان قرارگرفته است. می دانید که این کلمه به ابتکار عارفانی؛ مانند مولانا وارد ادبیات دینی هم شد.این درحالی که درقرآن کریم واژه ای به نام عشق نیامده است.دراین کتاب شریف از مشتقات واژگانی ؛ چون "ود " و "حب" استفاده شده که نمی توانند مترادف کاملی برای آن باشند.با این وجود ، عشق با این کلمات نسبت آشکاری دارد .زیرا که آندو درون مایه عشقند .عشق بدون حب بی معناست.نقطه مشترک این واژه با دوکلمه ایمان و خرد حقجو نیز درهمین حب نهفته است؛ یعنی دوستی خدا و کائنات به ویژه بندگان او . به بیان دیگر، عشق، ایمان و خرد حقجو یک هدف مشترک را دنبال می کنند.ایمان ؛ یعنی دلبستن به خدا و جز اورا ندیدن و در نزد او به آرامش و امنیت رسیدن است.عشق نیز درحقیقت دلبستن به خدا وچیزی جز او و مخلوقاتش را ندیدن و با آن به درمان دردها پرداختن است.ایمان در ادبیات دینی به مثابه ستون دین است و هیچ دین الهی بدون ایمان قابل تعریف نیست.این درحالی است عشق ستون خیمه عرفان است و عرفان بدون عشق وجود ندارد.به بیان دیگر، با حذف عشق از قاموس عرفان ، دیگر نمی توان از این عرصه بهره برد.
ادامه مطلب
ادامه مطلب
ادامه مطلب
درباره این سایت